در بررسی تاریخچه پیدایش شهرهایی چون سده لنجان که به واسطه تحولات چند دهه اخیر در کشور و در سطح منطقه ، شهر شده اند ، کمبود متون تاریخی یا آثار مشخص تاریخی یک مشکل اساسی است. پس آنچه بیشتر از هر چیز می تواند در این مورد گره گشا باشد همانا بررسی موقعیت شهر در دل منطقه ای است که با آن رابطه تنگاتنگ اقتصادی – اجتماعی داشته و دارد و سپس استنتاجاتی کلی از این بررسیهاست که تا حدودی تاریخچه شهر و عوامل موثر تاریخی در پیدایش ، رشد و تغییر آن را باز نماید. به عبارت دیگر ما در مورد شهر هایی چون سده لنجان ، با تاریخ بمعنای اخص کلمه تماس نداریم . بلکه به بررسی عوامل تاریخی موثر در پیدایش و تکامل شهر می پردازیم.
سده لنجان به حکم موقعیت مساعد خود : نزدیکی به رودخانه زاینده رود ، خاک حاصلخیز آبرفتها ، آب و هوای معتدل ،بعنوان یک کانون جذب جمعیت در میان دهات و آبادیهای اطراف خود شاخص بوده است. در میان مردم منطقه سده لنجان جز یکی از سه نقطه همتاریخ خود ، به صورت «سده ،ریز ورنام خاص» ردیف می شود و به همین شکل معروفیت دارد. وجود سنگ قبرهایی از 700-800 سال پیش از این که در سده لنجان دیده شده و از نظر زمانی مصادف است با دوران آبادی اشترگان و سهروفیروزان در قرن هشتم هجری به عنوان شهر های لنجان و بطور مشخص سنگ قبری که از سال 1086 هجری در پای دیوار حمام قدیمی شهر قرار دارد و همزمان است با دوران صفویه و هم چنین ستونهای سنگی داخل حمام که از حجاری پیش رفته ای حکایت دارد ، آثاری هستند که می توانند نشانه قدمت و اهمیت این شهر به شمار آیند. از این گذشته بهترین نشان قدمت آن گویش مردم روستاهای این منطقه است که بقول زبان شناسان بازمانده اصل و یا دگرگون شده گویش های باستانی و فارسی میانه است.
نکته دیگر آنکه اگر موقعیت جغرافیایی و منطقه ای «سده لنجان » را در نظر بگیریم که بر اساس تقسیم بندی جغرافی دانان قدیم ، در بخش انتهایی لنجان علیا واقع شده است ، به نقش تاریخی این موقعیت پی خواهیم برد.
این منطقه به لحاظ جغرافیایی و تاریخی با خاک بختیاری و سمیرم سفلی ( از طرف جنوب غربی و جنوب ) و ناحیه فریدن ( از طرف شمال غرب ) هم مرز است و در جهات دیگر با سکونت گاههای دائمی جمعیت در منطقه اصفهان . بعبارت ساده تر ،از سویی با مراکز مسکونی با سابقه تاریخی همچون اصفهان ، خان لنجان و سهروفیروزان و دهها آبادی قدیمی دیگر در ارتباط بوده و از سوی دیگر در مسیر آخرین بخشهای کوچ عشایر و اطراقگاههای آنها قرار داشته است. از این رو در سطح کلی از یک طرف این نیروی ایلات بوده که بر سرنوشت و مقدرات شهرسده لنجان اثر گذاشته و از طرف دیگر – اگر بتوان گفت – نیروی اجتماعی مردم یکجا نشین.
در واقع سرشت تاریخی شهر سده لنجان تضادی بین دو شیوه زندگی و گذران را – یکی کوچ نشینی و دیگری یکجا نشینی – در خود حمل می کند و فقط در چند دهه اخیر ، با تحولات اقتصادی و اجتماعی در منطقه مزبور است که از شدت و حدت آنکاسته شده است. از همین روست که آنچه خاطرات تاریخی مردم بومی سده لنجان تداعی میکند سرشار از هجوم و غارت ایل نشینان منطقه مجاور خود است. از جمله با زوال صفویه و انتقال پایتخت از اصفهان به نقاط دیگر و در کشاکش قدرت بین افغانها و نادر و جانشینان او و بویژه در دوره قاجار با قدرت گرفتن ایل بختیاری در منطقه ، این خاطرات با تلخی همراه است. علاوه بر ایلات مجاور ، سلطه افغانهادر دهات و آبادیهای اطراف سده لنجان نیز بر این تلخی می افزاید. از افغانها قبرستانی در سده لنجان بنام « اغون – اوزبک ها » وجود دارد که خبر از حضور و سلطه آنها – هرچند موقتی ، در این منطقه می دهد. در تاریخ نوشته ای از محمد مهدی اصفهانی « نصف جهان فی تعریف الاصفهان » که در دوره قاجار تحریر شده ، از کسانی سخن می رود که به آنها اوغان (= افغان) می گفته اند و بمعنای فرزندانی که از پدر افغانی و از مادر اصفهانی هستند. پس از قلع و قمع افغانها در اصفهان ، این افراد نیز مورد خشم و ایذاء مردم قرار می گیرند. از این رو گمان می رود که لفظ مزبور همان افغان در لحجه محلی بوده باشد.
همچنین بخشی از املاک سده لنجان از دیر باز جزو املاک خاصه بشمار می آمده که احتمالاً به تیول به امراء و خاصان واگذار می شده است. در اواخر دوره قاجار ، با قدرت گرفتن ایل بختیاری در منطقه ، همواره کشاکش ایلخانان بختیاری با زمین داران بزرگ سده لنجان بخشی از تاریخ سده لنجان را تشکیل می دهد.
نکته دیگر آنست که سده لنجان ، زمانی بر سر راه ارتباطی خوزستان – اصفهان قرار داشته است. این مسیر که از کناره رودخانه می گذشته و با عبور از گردنه رخ به قهفرخ و دهکرد می رسیده ، یکی از راههای ارتباطی بین این دو منطقه بوده است. بویژه در قرن هفتم هجری که اتابکان لر و فارس تا خطه چهار محال و بختیاری قدرت خود را گسترش داده بودند ، بر اهمیت این راه ارتباطی افزوده می شود.
هم اکنون نیز آثاری از خرابه های یک تیمچه کوچک و ویرانه های خانه هایی در سده لنجان به چشم می خورد که در محل آنرا متعلق به خانواده ای به نام « سادات » می دانند که زمانی در اینجا سکنی داشته و بکار تجارت و زمین داری مشغول بوده اند.
گویا سده لنجان پس از منزلگاه دهکرد ، مهمترین منزلگاه این منطقه به شمار می رفته که از یک سو در جهت مبارکه به جاده شهرضا – اصفهان می پیوسته و از طرف دیگر از طریق خان لنجان و گذشتن از بلوک لنجان از طرف جنوب غربی به شهر اصفهان ختم می شده است. در نوشته های تاریخی نیز از سفرهای شاهان صفوی بمنظور شکار در منطقه چهار محال و عبور از همین مسیر سخن گفته اند. اما دو سفر دیگر از این راه صورت گرفته که از نظر تاریخی ارزشمند است. این دو سفر که به قصد بررسی و عمل کردن انتقال آب کوهرنگ به زاینده رود انجام شده یکی از اولین تلاشهای جدی و سنجیده ای است که در جهت افزایش توان اقتصادی منطقه صورت گرفته که به واسطه مطامع عده ای از زمین داران و خوانین رها می شود.
از نکات قابل ذکر تاریخی دیگر در مورد سده لنجان آنست که سده لنجان یک حلقه از سلسله طولانی روستایی بوده که بخصوص در زمان صفویه ، کوچاندن و اسکان عده ای از اقوام و ملل دیگر در این آبادیها، از ترکیب اجتماعی خاصی برخوردار است. این سلسله روستا ها که از دامنه کوههای فریدن شروع و به چهار محال و منطقه لنجان علیا و سمیرم سفلی کشیده شده بمنزله پادگانهای مرزی در برابر هجوم ایلات بمنطقه اصفهان عمل می کرده اند. از نمونه روستا هایی که دارای اقوام ارمنی ، تاجیک و ترک و کرد و گرجی هستند ، در مسیری که گفتیم فراوانند. در چند کیلو متری سده لنجان نیز روستایی بنام کله مسیح ( کل= بندی) وجود دارد که زمانی ارامنه در آن سکنی داشته اند وبرای خود به کشت و زرع می پرداخته اند. در خود سده لنجان نیز بخشی از مردم با لهجه با ریشه ترکی سخن می کویند که نشان می دهد از ریشه تاریخی و نژادی متفاوت با مردم منطقه هستند.
اما در اواخر دوران ناصرالدین شاه ، عنصر جدیدی وارد تاریخ منطقه میشود . انگلستان برای حفظ و گسترش نفوذ خود در منطقه نفت خیز خوزستان ، در میان سران بختیاری تکیه گاهی پیدا می کند و این پشت گرمی بر وزنه و قدرت ایل مزبور در منطقه و حتی در سطح حکومت مرکزی می افزاید . این امر خواه ناخواه بر روستاهائی همچون سده لنجان اثر می گذارد و بدین ترتیب بخشی از سده لنجان جرء تیول صمصام السلطنه بختیاری و فرزندان او در می آید.
پس از قحطی سال 1288 هـ . که سراسر لنجان را در بر می گیرد و سپس جنگ بین الملل اول و فلاکتهای ناشی از آن ، یاغیگری رضا جوزدانی در سال 1335 هـ . آغاز می شود . این شورش مردم سده لنجان را نیز بی نصیب نمی گذارد . تقریباً همزمان با آن جعفر قلی چرمهینی سر به شورش بر می دارد ( چرمهین شهری است در چند کیلومتری سده لنجان) که به نا امنی و آشوب دامن می زند . این شورشها با قدرت یافتن رضا خان و تمرکز قدرت در دست او ، بپایان میرسد.
با تحولات چند دهه اخیر ، صفحه جدیدی در تاریخ سده لنجان گشوده میشود . صنایع بزرگ با ورود خود به منطقه لنجان و اثراتی که از لحاظ اقتصادی – اجتماعی برجای گذاشته ، نقطه عطف مهمی را در تاریخ آن تشکیل می دهد . مقایسه جمعیت سده لنجان بین سالهای 35-65 بیانگر روشن اهمیت این برهه از تاریخ است . در عرض 30 سال جمعیت شهر نزدیک به 5 برابر افزایش می یابد که خود نشانگر مسائل خاصی است که در عمر چند قرنه آن بی نظیر است و بنابر این راه حل های نوینی می طلبد.